سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

زبانحال امیر المؤمنین علیه‌السلام با حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها

شاعر : سعید توفیقی
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
قالب شعر : مسمط

ما دو تا در دل طـوفان، دل دریا داریم            هـر دو انّـا شده و فـکـر فـتـحـنـا داریـم

روزمان شب نـشده، غـصۀ فـردا داریم            چـقـدر وجه تـشـابه، من و زهـرا داریم


دل من، بستر او، هر دو زخون رنگین است

بر زمین‌های کویری نم باران، بد نیست            یک‌تـنه گر بزنی باز به میدان بد نیست

بـنـشیـنی جلـوی دیـده طفـلان بد نیست            بدنت آب شده، گر بخوری نان بد نیست

گر قبول تو شود، خواهش حیدر این است

باشد اما نـفـسی فـکـر شـفـا کن، زهـرا            حرف رفـتن بزن آشـوب به پاکن زهرا

بـرو و باز مرا صاحب عـزا کن زهرا            باز هم در حق هـمسایه دعـا کن زهـرا

بهر این قوم ستم پیشه، دعا، نفرین است

خـواب بـودی ورم گـونـه تـو پـیـدا شـد            بخـت شد یار من و راز نهـان افـشا شد

ناگهان پلک جریح تو به زحمت وا شد            بـغـضـم آوار شـد و دیـده من دریـا شـد

گفتم این نحس لعین، دستش عجب سنگین است

عرق سرد تو نازل شد و در بستر ریخت            نفسی ژرف زدی، دور تو نیلوفر ریخت

طاقتت طاق شد و حوصله‌ات از سر ریخت            طلب مـرگ نمودی و دل حـیدر ریخت

شک ندارم که دعای تو خودش آمین است

مرغ روحت ز تنت بال گشود است چرا            قد چون سرو تو در حال قعود است چرا

زخـم‌های تو دهـن بـاز نـمود است چرا            وای من گوشه چشم تو کبود است چرا

غرق در خون زچه رو دیده حیدربین است

دل ز دلـدار نکـن، هـمـسر و هم پیـمانم            اسـتخـاره نکـن این قـدر بر این قـرآنـم

رحـم کن بر من و بر کـوچکی طـفلانم            نـفـسی پـلـک بـزن، روح بِـدم در جانم

چشم وا کردن تو درد مرا تسکـین است

آه زهــــرا، بِــــفَــــداکَ اَنــَـا و اولادی            ای که بر یاری من سـینه سپـر استادی

چه شده با تو که در بستر خـون افتادی            چند روزی است که تغـیر سلـیـقه دادی

با گل ریـز چرا پیـرهـنت تـزئـین است

علت این همه پیراهن عوض کردن چیست            یا بگو علت اینگونه سخن گفـتن چیست

صحبت از نیمه شب و پر زدنت بی‌من چیست            ماجـرای کـفـن و قـصه پیـراهن چیست

حرف از سر نزنی، دخترکت غمگین است

نـفـست معـجـزه شد کـار خـدائی کردی            رو به قـبـله شدی و قـبـله‌نـمائی کـردی

شـب آخـر هـمـه را کـربـبـلایی کـردی            روضه خواندی و مرا نیزهوایی کردی

سمت گودال نرو، روضه تو سنگین است

نقد و بررسی